منتظران سحر
|
|
در ظلمت شب منتظران سحریم در آرزوی شنیدن یک خبریم بی روی تو روز ماست همچون شب تار عمریست که روز و شب تو را منتظریم ---
ما تشنه لبان جرعه ای دیداریم از دوری تو ز دیده خون می باریم
گفتند که می رسی به زودی از راه مشتاق شنیدن چنین اخباریم --- عجل لولیک الفرج شده ورد لبم از دوری تو همیشه در تاب و تبم
باید که ز درد دوریت می مردم از این که هنوز زنده ام در عجبم --- درآتشیم ازغم درد فراق تو تو عشق ما و ما همه دراشتیاق تو
عشق است سال بعد در ایام اربعین تا کربلا پیاده روی به اتفاق تو --- نشانه ای ز حضورت در این حوالی نیست به جز فراق تو آقا مرا ملالی نیست
بیا بیا که دلم از فراق تو خون است مپرس حال مرا چون که بی تو حالی نیست
|
یکشنبه 98 آبان 26 |
نظر
|
|
|
|